داستان عزیز تر از دربی
سپیده ابرآویز- مراسم رونمایی از رمان عقرب باد تازه ترین اثر نازنین جودت غروب روز جمعه 27 فروردین درست همزمان با دربی تیم های استقلال و پرسپولیس در موسسه فرهنگی هنری هفت اقلیم برگزار شد. داستان نویسان و داستان دوستان با حضور در این مراسم ثابت کردند که داستان را به فوتبال ترجیح می دهند .
بهار رضایی مجری این برنامه با خوشامد گفتن به مهمانان یادآور شد این اولین مراسم رونمایی سال 95 است که در موسسه هفت اقلیم برگزار می شود. او در ادامه پس از اشاره به فعالیت های موسسه هفت اقلیم در عرصه های فرهتگی و هنری و به ویژه جایزه ادبی شناخته شده هفت اقلیم ، از نویسندگان میهمان شرمین نادری و رامبد خانلری دعوت کرد تا کنار نازنین جودت بنشینند و نقد و بررسی رمان ععقرب باد را آغاز کنند .
در ابتدا نازنین جودت بخشی از رمان عقرب باد را خواند ، با این توضیح که این رمان ادامه کار قبلی او رمان (( شومان )) است و سیزده سال بعد از ماجراهای شومان را روایت می کند:
(( ارشک آنقدر شنی را نوازش می کند تا بخوابد.چشم هایش را می بندد و می رود تاغستان . به حوریا چیزی نمی گوید . می داند که این ساعت از روز کاری به کارش ندارد و سراغش را نمی گیرد . بادتندی از سمت غرب می وزد . پشت درختچه ها پنهان می شود و برای کاراکال دو پایکای فربه را که دنبال سوراخی برای پنهان شدن می گردند شکار می کند. پایکا از خانواده ی موش هاست اما از موش صحرایی لذیذ تر است . ارشک این را از حالت های کاراکال می فهمدکه چقدر با لذت پایکا می خورد...))
در ادامه نوبت به شرمین نادری رسید او در باره نازنین جودت و عقرب باد گفت : (( نازنین جودت جدا از اینکه نویسنده خوبی است دوست با معرفت و همراهی است که همیشه حامی و قابل اعتماد است . اما عقرب باد؛ کتاب را یک شبه خواندم . درست مثل شومان. فکر می کنم اگر برای حرف زدن در باره این اثر دعوت شده ام به دلیل ذهنیت نزدیک خودم به فضاهای جن و پری و از مابهتران است . نازنین جودت در هر دو کارش ، شومان و عقرب باد به این فضاها پرداخته و به داستان های عامه یا اصطلاحا خوفیه مرتبط با همین باورها توجه کرده است .با قلمی بسیار شیرین و شیوا ؛ تا جایی که می شود هم شومان و هم عقرب باد را یک قصه عاشقانه دید. پرداختن به این رازها و داستان های یواشکی که بسیاری از ما ، کودکی ها زیر تیر چراغ برق برای هم تعریف می کردیم باعث می شود نوعی به گذشته برگردیم و خرده روایت هایی که پس ذهن مان پنهان شده را مرور کنیم . خاطراتی مثل قصه های ترسناک از حمام های جنی یا موجودات عجیب و اتقاقات وهم ناک.این جنس از داستان ها به خودی خود جذابیتی هایی دارند که همواره آدم ها را درگیر کرده . نازنین جودت با استفاده از همین روایت ها وارد یک بازی داستانی شده و با انتخاب هوشمندانه اسامی بسیار جذاب مثل شیخ بادزار، شومان ... به زیبایی کار اضافه کرده است.برای خود من اینکه نویسنده این اسم ها را از کجا آورده سوال است )) .
شرمین نادری ادامه داد: (( در عقرب باد با زندگی شخصیتی در مکانی به نام جن زار مواجه می شویم که پیش از این این شخصیت را در شومان دیده و شناخته ایم . اما به نظرم عقرب باد نسبت به شومان کار پخته تری است .این پختگی و انسجام هم در تصویر و هم در داستان های ماورایی که پیش از این شنیده ایم مشهود است. . نکته جالب دیگر در عقرب باد پرداختن به المان های ترس آور فرهنگ ایرانی است.عقرب باد همان ترس های قدیمی را که مدت هاست در ادبیات ما به آن پرداخته نشده دوباره یادمان می اندازد و قصه های کهنه مان را حفظ می کند.عقرب باد ترکیبی است از دنیای مدرن و خاطره هایی که ما از پیشینه مان داریم، ترکیبی از تصویرها و موقعیت های تازه و خرده روایت های دور ))
پس از صحبت های شرمین نادری نوبت به رامبد خانلری رسید. خانلری صحبت هایش را این طور آغاز کرد:
(( نازنین جودت برای من شبیه به شخصیت اصلی زنی است که در شومان وعقرب باد تصور شده ، همان شخصیت اصلی یعنی مادر ارشک همین باعث شده که من هم عقرب باد و هم شومان را خیلی دوست داشته باشم .شومان از کار قبلی جودت ، پروانه ها در برف می رقصند ، خیلی جلوتر است و عقرب باد از شومان.این خیلی خوب است که این روزها هر جا صحبت از داستان های جنی می شود نازنین جودت یکی از اولین اسامی است که به ذهن نویسندگان و مخاطبان می رسد. فکر می کنم اگر جودت همین طور ادامه بدهد روزی می رسد که به عنوان یکی از نویسندگانی که خدمت بزرگی به ادبیات فانتزی و وحشت کرده شناخته خواهد شد.))
رامبد خانلری اضافه کرد : (( ترجیحم این است جلسه را با یک سوال ادامه بدهم . البته به کمک جمع . می خواهم از مهمان ها تک تک بپرسم چرا به این رونمایی آمده اند. اول همه از مصطفی علیزاده می پرسم که همکار نزدیک و سردبیر مجله کافه داستان است . ))
مصطفی علیزاده در پاسخ به سوال رامبد خانلری گفت: (( معمولا نویسنده ها یا در کار اول شان شاهکار خلق می کنند یا قدم به قدم جلو می روند و بهتر و بهتر می شوند. به نظرم نازنین جودت در عقرب باد جز گروه دوم است و از شومان جلوتر رفته . گرچه کتاب را هنوز تمام نکرده ام اما شک ندارم عقرب باد بیشتر از شومان مورد توجه قرار می گیرد .اما اینکه چرا اینجام. به این خاطر این جا هستم که نازنین جودت به شدت مسئول است و همیشه دوست دارد در قبال نویسندگان تازه کار به بهترین شکل تلاشش را بکند.کاری که نازنین جودت در شومان و عقرب باد کرده نیازمند حمایت است. چون ژانر وحشت در ادبیات ما متاسفانه هنوز تنک و کم جان است.به نازنین جودت بابت جراتش در پرداختن به این گونه باید تبریک گفت.))
آرام روانشاد نیز به سوال رامبد خانلری این طور جواب داد: ((نازنین را ضمن اینکه به عنوان یک دوست خوب خیلی دوست دارم ، به عنوان یک نویسنده حس خیلی خوبی به او دارم .او کار سختی در شومان و عقرب باد کرده است . چون ترساندن در ادبیات کار آسانی نیست ، بر خلاف سینما که با کمک تصویر و موسیقی می تواند لحظه های وحشت آور خلق کند.نازنین جودت در شومان با من کاری کرد که شب تا صبح از ترس نخوابیدم. عقرب باد را هنوز نخوانده ام اما مطمثنم که در این اثر نیز موفق عمل کرده است.))
بهاره ارشد ریاحی نیز گفت : (( پرداختن به ژانرهای جدید جسارت می خواهد .قدرتی می خواهد که جلوی تمام نقدهای منفی بایستی و کارت را ادامه بدهی . خوشحالم که نازنین کارش را ادامه می دهد و راهی را باز می کند که مخاطبان این ژانر را جدی بگیرند.))
مژده الفت هم این طور جواب داد: (( سوال خوب و درستی مطرح کردید چون به نظرم توجه به شخصیت نویسنده و اخلاقی بودن و بی حاشیه بودن و همیشه با یک منش خاص رفتار کردن خیلی مهم است . نازنین جودت از این منظر یکی از بهترین هاست.))
رامبد خانلری جلسه را با اشاره به نکته ای درباره باور پذیری داستان ادامه داد. او گفت : (( باور پذیری یکی از نکات مهم داستان نویسی است . وقتی مخاطب داستانی را باور می کند داستان موفق می شود. این اتفاق وقتی می افتد که نویسنده خود داستانش را باور کرده باشد و در محیط داستانش زندگی کرده باشد. من فکر می کنم نازنین جودت مدتی است که در محیط زندگی آدم های شومان و عقرب باد زندگی می کند. ضمن اینکه نوشتن داستان های سریالی کار آسانی نیست و حداقل در ادبیات ما نمونه های موفق آن کم است اما نازنین جودت از این نظر هم موفق است و به نظر می آید شومان ، عقرب باد و ... می تواند هم چنان ادامه داشته باشد.))
آیت دولتشاه نفر بعدی بود که به سوال رامبد خانلری پاسخ داد: (( اینکه نازنین جودت نویسنده خوبی است و خوش اخلاق و متشخص، قطعی است . پرداختن به جن و جن واره قبلا در سایه روشن ها بوده اما نازنین جودت دقیقا روی همان سایه روشن ها فوکوس می کند و داستان هایش را دقیقا بر اساس همان ها می نویسد . این به نظر من یک انتخاب است. یک انتخاب خطرناک که شخصا از آن می ترسم و اصلا نمی دانم به چه سمتی خواهد رفت . من ژانر نویسی را خیلی دوست دارم اما اصلا آیا می شود این نوع را به عنوان یک ژانرمعرفی کرد؟ و آبا اصلا شهره شدن به این ژانر اتفاق خوبی است ؟ من قدری به این موضوع مشکوکم . آیا این مسیر برای نازنین جودت که رو به پیشرفت است مسیر تضمین شده ای است ؟ ))
فرهاد خاکیان نیز بخشی از حرف های آیت دولتشاه را تایید کرد و گفت : (( این گونه از داستان علاوه بر ارزش گذاری های از پیش تعیین شده باید کار دیگری نیز بکند . نویسنده این ژانر باید بتواند علاوه بر اینکه قصه سرراست و درستی می نویسد قصه ترسناکی هم بنویسد شومان نسبتا قصه ترسناکی است . چرا که از ساخت آشنای ذهن ما کمک می گیرد و شاید چیزهایی که من قبلا از آن ترسیده ام را به مدد می گیرد تا دوباره مرا بترساند. من با آلارمی که دولتشاه می دهد موافقم . به نظر من ما تازمانی که ازجن و از ساخت آشنای ذهن ایرانی قصه ترسناک می نویسیم هنوز این نوع از قصه به بلوغ نهایی خود نرسیده است . امیدوارم این اتفاق در کارهای بعدی بیافتد و بدعت گذاری رویدادهای ترس آوری که لازمه این ژانر است در کارهای نویسندگانی مثل نازنین جودت بیشتر شود. ضمن آنکه باید به آیت دولتشاه بگویم هیچ چیز امروز در ادبیات امروز ما قطعیت ندارد ، چون همه چیز به نظر در حال آزمون و خطا می آید. به هرحال کاری که نازنین جودت می کند شروع یک ژانر است و امید وارم در مسیرش موفق باشد.))
آرام روانشاد با صحبت های دولتشاه و خاکیان مخالقت کرد و گفت : (( من با اینکه بگوییم خطر شهره شدن به یک ژانر ، مخالفم به نظرمن این شهره شدن هیچ ایرادی ندارد . ضمن اینکه اساسا کل زندگی آزمون و خطاست و هر کس در گونه خودش کار می کند و هر کس مخاطب خودش را دارد .اصلا چه عیبی دارد که نازنین جودت شهره شود به اینکه یک وحشت نویس خوب است ؟!))
تکین حمزه لو هم که به عنوان ناشر رمان عقرب باد ( انتشارات برکه خورشید) نیز در این جلسه حضور داشت گفت : (( من مادرخوانده عقرب باد هستم و خوشحالم که با نویسنده خوش اخلاق و توانایی مثل نازنین جودت کار می کنم . عقرب باد قدری با عچله در آمد چون می خواستیم به نمایشگاه برسد.قدری با رنگ جلد آن مشکل داشتیم و به سختی توانستیم به این رنگ مشکی برسیم. داستان عقرب باد بسیار پر کشش است و شک ندارم مخاطبش را خواهد داشت .))
میثم غفوریان ویراستار عقرب باد به متفاوت بودن کار اشاره کرد و گفت : (( برای من کارهای نازیین جودت با آشنایی با شومان آغاز شد .وقتی داستان را خواندم به شدت جذبش شدم ، با اینکه اصلا به داستان یا فیلم ترسناک علاقه ندارم . شومان را که تمام کردم احساس می کردم ادامه خواهد داشت . که داشت . نوبت عقرب باد که شد سعی کردم در ویرایش آن توجه خاص داشته باشم . در شومان با ترس های مان مواجه می شویم اما در عقرب باد با ترس های از پیش شناخته مان ادامه می دهیم . در ویراستاری عقرب باد ابتدا قدری به سمت شیوه ویرایش شومان رفتم ، اما خیلی زود متوجه شدم ای کار متفاوت است و سعی کردم حداقل دستبرد را به ساختار داستان بزنم و از خواندن و کار کردن روی آن بسیار لذت بردم .))